نتایج جستجوی عبارت «وای چشمم وای چشمم» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
وای چشمم وای چشمم
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در جریان عملیات کربلای 10 که گردان کمیل بمباران شد. یکی از برادران که نسبتا" هم آدم سنگین وزنی بود، بر اثر بمباران شدیدا" مجروح شده و از ناحیه پای راست آسیب دید. داد می‌زد که وای پام وای پام! در کنار دستش یک برادری که جثه ضعیف‌تری داشت فریاد می‌زد: وای چشمم! وای چشمم! در حالیکه مشکلی نداشت و مجروح نشده بود. از او سئوال کرده بودند، چرا فریاد‌ می‌زدی وای چشمم؟ گفته بود برای اینکه فلانی...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -جهل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
سخن بس است زساقی و گل و می ناب بیا تو تا که بجوئیم بس حقیقت‌ها زباغ و زاغ و خزان کم بگو در این وادی که هست قسمت مردم بسی جهالت‌ها حدیث پیر مغان گفته‌اند مردمان از قبل چه خوش بود که بگوئیم از مرارت‌ها مده تو داد سخن از گل و می و مطرب بگو تو از هدف و این همه ضلالت‌ها صنم، صنم زدن مطربان دگر کافیست زچیست یأس مردم محروم و این کسالت‌ها کنون که گویمت ای دوست کم نما سخنت زمست‌های آخر شب پرسی...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید محمد علی رهنورد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد علي رهنورد »
بسم‌الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب‌العالمین، سلام خدا بر پیامبر اسلام محمد بن عبدالله (ص) و دخت گرامی‌اش و ائمه معصومین، از علی (ع) تا مهدی (عج) و رهبر انقلاب اسلامی، خمینی عزیز و شما عزیزان و همه بندگان صالح خدا؛ اما بعد: همسرم و فرزندانم، شمارا سفارش می‌کنم به بندگی الله و تقوای الهی، پیروی کامل از امام مسلمین، نماز، روزه، امربه‌معروف و نهی از منکر، دعا، صبر درراه خدا، روزی حلال، امانت، حسن خلق، اخلاص در عمل، احساس...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید رسول حفار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيدرسول حفار »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احباء عندربهم یرزقون. مپندارید آنان که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده‌اند؛ بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگار خود روزی می‌خورند. با درود و سلام به محمد و آل محمد (ص) که خط سرخ شهادت را ترسیم نمودند. با سلام و درود به آقا امام زمان (عج) و نائب برحقش، امام خمینی. با سلام و درود بر شهیدان و تمام رزمندگان؛ وصیت‌نامه خود را شروع می‌کنم. البته مادر، خواهر...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید مرتضی دیرمجال
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي ديرمجال »
بسم‌الله الرحمن الرحیم یا ایها الذین آمنو اخذوا حذرکم، فانفروا ثبات اوانفروا جمیعاً. ای اهل ایمان، سلاح جنگی برگیرید؛ آنگاه دسته‌دسته و یا همه به‌یکبار برای جهاد بیرون روید. با سلام بر آقا امام زمان (عج) منجی عالم بشریت و نائب برحقش، امام امت، این اسوه تاریخ و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی. سلام بر تمامی شهدای به خون خفته صحراهای کربلای ایران. سلام بر تمامی رزمندگانی که از همه‌چیز خود گذشتند، همه‌چیز را طلاق دادند تا به ندای رهبر خود لبیک گفته...
خاطراتی از جمع اوری کمکهای مردمی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
ترسیم کردن و بیان نمودن شور و عشق مردم و علاقه آنان برای مشارکت ملی و کمک به میادین نبرد کاری بس مشکل است . شاید بیان برخی از خاطرات بتواند گوشه‌ای از صحنه‌های شورانگیز و وصف ناشدنی را ترسیم کند. آقای کاویانی برخی از خاطرات خود در هنگام جمع آوری هدایای مردمی را اینگونه شرح می‌دهد: (4-KAVIANI-7) " ... یکروز در روستای چاه نصرویه و چاه دیمه در حال جمع‌آوری هدایا بودیم. هر کسی نسبت به وسع خود،...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید شهرام (ابوذر) دهقان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد شهرام(ابوذر) دهقان »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه، یقاتلون فی سبیل‌الله فیقتلون، و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التوریه و الانجیل و القرآن و من او فی بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. (سوره توبه – آیه 111 ) خداوند جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد می کنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد علی رهنورد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد علي رهنورد »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که تفسیرگر آیه‌های عشق و بندگی در دنیای خاکیان شدند. در حریم وصل، چون مجنون، قدم در کوی لیلی نهادند و سر و جان را به میدان معامله برده و رشته کار را یکجا به دست یار سپردند. آری! سخن از شهرام است. از واصل طریق الی الله و عرش نشین سنگر توحید. از مجنون‌صفتی که گل وجودش، سال ۱۳۴۷ در یک‌شب پربرف زمستانی، در شهر تهران، میان باغی شکفت که باغبانش افسری...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید شهرام شرقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که تفسیرگر آیه‌های عشق و بندگی در دنیای خاکیان شدند. در حریم وصل، چون مجنون، قدم در کوی لیلی نهادند و سر و جان را به میدان معامله برده و رشته کار را یکجا به دست یار سپردند. آری! سخن از شهرام است. از واصل طریق الی الله و عرش نشین سنگر توحید. از مجنون‌صفتی که گل وجودش، سال ۱۳۴۷ در یک‌شب پربرف زمستانی، در شهر تهران، میان باغی شکفت که باغبانش افسری...
زندگینامه جانباز و آزاده حسین حبه
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
حسین حبه فرزند اکبر، در سال 1344 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در شهرستان نی‌ریز به دنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان حبیب الله بهرامی شهرستان نی‌ریز با موفقیت گذراند. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی بزرگی طی نمود، اما بدلیل مشکلات از ادامه تحصیل بازماند. پس از مدتی به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید. در سال 1363 از طریق هنگ آبادان عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد. در طی این مدت در کنار دیگر...